شهر آبی مراکش ، بهشتی آرام در کشور رنگ‌های آفریقا

مراکش، کشور رنگ‌ها و زیبایی‌ها، یکی از زیباترین و پرنشاط‌ترین مقاصد گردشگری جهان است. سالانه میلیون‌ها گردشگر اروپایی برای بازدید از شهرهای رنگارنگ و تاریخی مراکش به این کشور می‌روند. شهر آبی مراکش یا همان شفشاون هم یکی از جاذبه‌های گردشگری پرطرفدار این کشور است. شهری آرام با کوچه پس کوچه‌های آبی رنگ که به شما حس قدم زدن در آسمان‌ها را القا می‌کند. با سفرزون همراه باشید تا این شهر دوست‌داشتنی را به شما معرفی کنیم:

شهر آبی مراکش کجاست؟

شفشاون نام شهر آبی مراکش است که در سال ۱۴۷۱ پایه‌گذاری شده است. شهر کوچکی در شمال غربی مراکش که در کنار رشته‌کوه‌های ریف، یکی از زیباترین مناظر این کشور را ایجاد می‌کند. همه کوچه‌ها، درهای خانه‌ها، دیوارها، سقف خانه‌ها و حتی زمین کوچه‌ها را هر ساله با رنگ آبی روشن رنگ‌آمیزی می‌کنند تا فضای آسمانی و بهشتی در این شهر زیبا ایجاد شود.

مردم شفشاون که جمعیتی نزدیک به ۴۰ هزار نفر را تشکیل می‌دهند، بیشتر مسلمان و یهودی هستند. اگر بخواهید در سفر به مراکش روزی را به گشت و گذار در شفشاون بگذرانید، باید از کازابلانکای زیبا، مسیری شش ساعته را در جاده‌ای کوهستانی و پرپیچ‌وخم پیش رو بگیرید. زیبایی‌های این شهر تاریخی به یک سو، حتی مسیر رسیدن به این شهر هم زیبا و به‌یادماندنی خواهد بود.

رنگ آبی مبهوت‌کننده

شاید برایتان سوال شده باشد چرا این شهر زیبا آبی رنگ است. در دهه ۱۹۳۰ میلادی یهودیانی که در شهر می‌زیستند، تصمیم گرفتند که همه خانه‌ها و دیوارهای شهر را آبی رنگ کنند. اینچنین بود که با یک تصمیم مشترک، شهر آبی مراکش شکل گرفت و به تدریج به یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های گردشگری این کشور تبدیل شد. جالب است که مردم این شهر هر سال همه جای شهر را دوباره رنگ می‌زنند تا شفشاون همیشه به آبی درخشان باقی بماند. اما چرا آبی؟ ‌می‌تواند تنها دلیل این انتخاب، خاص بودن این رنگ برای در و دیوارهای خانه‌های گلی یک شهر باشد.

در هر حال علت این تصمیم همگانی را حتی خود مردم هم به طور دقیق نمی‌دانند. بعضی می‌گویند برای دور کردن پشه‌ها از شهر، شهر را به این رنگ در می‌آورند. اما گروهی دیگر دلیلی زیباتر برای آبی بودن این شهر در نظر دارند: آبی نماد آسمان، بهشت و قدرت الهی است و این شهر هم با این رنگ به شهری بهشتی تبدیل شده است که گویی هر روح ناآرامی را آرام‌تر می‌کند.

معماری و اتمسفر دلنشین

علاوه بر رنگ زیبای شهر که از دور شفشاون را مثل دریاچه‌ای زیبا در میان درختان و کوه‌های قهوه‌ای ریف به نمایش می‌گذارد، فضای ساده و صمیمی این شهر هم زیباترش می‌کند. کوچه پس کوچه‌های تو در تو و تنگ شهر آبی مراکش با پله‌های بسیار و پستی بلندی‌های پرشمار، سادگی کهنه شهر را دلنشین‌تر و باصفاتر جلوه می‌دهد. معماری خانه‌های این شهر هم تلفیقی از معماری اسپانیایی و مراکشی است. درهای طرح‌دار زیبا، کاشی‌کاری‌های خیره‌کننده و گاه تضاد رنگ‌های شاد گلدان‌ها و تزئینات خانه‌ها با آرامش آبی در و دیوارها، قدم زدن در کوچه پس کوچه‌های این شهر را به لذتی تمام‌نشدنی بدل می‌کند.

آبی بودن یک دست شهر، رنگ‌های دیگر چیزها را شادتر جلوه می‌دهد؛ چه لباس ساده اهالی باشد چه وسایلی که مغازه‌دارها به در و دیوار مغازه‌هایشان آویخته‌اند یا رنگ گل‌های شمعدانی و کوه‌های اطراف. انگار که رنگ در این شهر آسمانی برایتان بازتعریف می‌شود و دنیایتان دوباره رنگی خواهد شد.

صنعت توریسم در شفشاون

کشور مراکش یکی از گردشگرپذیرترین کشورهای آفریقایی است. این کشور مسلمان‌نشین، توریست‌های زیادی را از سراسر جهان به خود جذب می‌کند. طبیعت زیبا، تفریحات متعدد، فرهنگ غنی و مردمان مهربان این کشور باعث می‌شود که اروپاییان به خصوص مردمان کشورهای فرانسه و اسپانیا علاقه زیادی به مسافرت به این کشور داشته باشند. شهر آبی مراکش هم با حدود ۲۰۰ هتل، پذیرای گردشگران بسیار زیادی است که همه ساله از این شهر باصفا دیدن می‌کنند.

عکاسی، لذتی ناب در شهر آسمانی

یکی از لذت‌هایی که نباید در سفر به شفشاون از دست بدهید، عکاسی است. این شهر زیبا و سنتی، به قدری مناظر فوق‌العاده‌ای برای عکاسی دارد که مجبورتان می‌کند دوربین به دست شوید. خرید و پوشیدن لباس‌های محلی رنگارنگ مراکش و عکاسی با آن در پس‌زمینه آبی شهر هم بسیار لذت‌بخش خواهد بود.

خرید سوغات

اگر می‌خواهید از مراکش خرید کنید، بهترین جا برای خرید شفشاون است. رفتن به مغازه‌های زیبایی که صنایع دستی ویژه مراکش را می‌فروشند، هم فال است و هم تماشا. در شهر آبی مراکش می‌توانید صنایع دستی زیبا و سوغات چشم‌نواز این شهر، از سرامیک‌ها و فرش و گلیم‌های طرح‌دار بسیار زیبا تا حناهای رنگی و پنیر بز مخصوص این ناحیه، همه را با قیمت‌هایی بسیار پایین‌تر از شهرهای توریستی دیگر مراکش بخرید و لذت ببرید.

غذاها لذیذ مراکشی

در این سفر، غذاها و نوشیدنی‌های خوشمزه مراکشی را هم از دست ندهید. در جایی دنج و آرام چای نعنا شیرین مراکشی را در قوری‌ها و استکان‌های مخصوص میل کنید و لذت ببرید. همین طور غذاهای این کشور را که ترکیبی است از آشپزی عربی، اروپایی و مدیترانه‌ای از دست ندهید. تاجین، یکی از غذاهای خوشمزه مراکش با گوشت و سبزیجات را می‌توانید در رستوران‌های سنتی این شهر میل کنید. خبز، نان محلی مراکش را هم از قلم نیندازید.

بهترین زمان سفر به شفشاون

بهترین زمان برای سفر به شهر آبی مراکش، بهار و پاییز است. البته زمستان‌ها هم با توجه به کریسمس و جشن‌های دیگر اروپایی سفر به شفشاون پرطرفدار می‌شود. البته در زمستان، کوچه پس کوچه‌های ‌شهر کمی لغزنده می‌شود و قدم زدن در میان زیبایی‌هایش را دشوار می‌کند.

دیدنی‌های اطراف

یکی از عمیق‌ترین غارهای آفریقا هم در نزدیکی شهر شفشاون قرار دارد. غار Kef Toghobiet در نزدیکی این شهر را نباید از دست بدهید. این غار چهار کیلومتر طول و ۷۰۰ متر عمق دارد و گردشگران پس از بازدید از شفشاون، سری هم به این غار می‌زنند.

شهرهای مراکش، از شفشاون بگیر تا کازابلانکا، هر کدام به علت رنگ‌های زیبا و چشم‌نواز به نامی معروف است. شهر آبی مراکش شما را به یاد کدامیک از شهرهای زیبای ایران می‌اندازد؟ آیا تا به حال به شفشاون یا مراکش سفر کرده‌اید؟ خاطرات و تجربیات خود را با سفرزونی‌ها به اشتراک بگذارید.

جمعه بازار پارکینگ پروانه ؛ تجربه‌ای جذاب از یک بازار متفاوت در پایتخت

گشت و گذار در مکان‌های جدیدی که ظاهری متفاوت از مال‌ها دارند، همیشه یکی از پرطرفدارترین محل‌ها برای افراد است. فاصله گرفتن از محیط لوکس پاساژ‌ها و محصولات فانتزی و پر زرق و برق آن‌ها و ورود به دنیای وسایل قدیمی و نوستالژی‌های کمیاب، حسی متفاوت را در آدم بیدار می‌کند. باید بدانید که در تهران، جایی وجود دارد که می‌توانید با رفتن به آنجا، خاطرات چندین و چند ساله‌تان را زنده کنید. جایی که پر است از وسایل قدیمی و عتیقه‌هایی که شاید فقط در خانه مادربزرگ‌ها دیده باشید. جمعه بازار پارکینگ پروانه بوی خاطره و کودکی می‌دهد. بوی خانه مادربزرگ و ناهارهای دسته جمعی و آبگوشتی که در ظرف‌های گل سرخی نوش جان می‌شد.

اینجا، دقیقا همان جایی است که می‌توانید صبح جمعه‌تان را با یک گشت‌زنی جذاب در میان انواع وسایل قدیمی و یا جدید شروع کنید. جمعه‌ بازار جذاب پارکینگ پروانه محلی است برای شروع یک کار جدید و بروز خلاقیت‌ ناب هنرمندانی که بستری برای بروز و ظهور در این مکان دارند.

اگر دوست دارید درباره جمعه بازار پارکینگ پروانه ، محصولات و دیگر ویژگی‌های آن بیشتر بدانید، در ادامه با سفرزون همراه باشید:

پارکینگ پروانه ؛ همراه همیشگی جمعه‌ها

اگر تا به حال راهتان به سمت میدان جمهوری و چهارراه استانبول تهران افتاده باشد، دقیقا رو به روی ساختمان پلاسکو، پارکینگی چند طبقه را دیده‌اید که با یک تابلوی بزرگ به نام پارکینگ پروانه جا خوش کرده است.

پارکینگی که تمام طول هفته مکان پارک خودرو است ولی در روزهای جمعه به جایی جذاب برای گشتن و خرید انواع عتیقه‌ها، محصولات، پوشاک و… تبدیل می‌شود و دیگر خبری از ماشین‌های پارک شده در آن نیست.

این پارکینگ بزرگ، چندین سال است که در آخرین روز هفته، به جمعه بازاری پرطرفدار، خصوصا برای گردشگران خارجی، تغییر کاربری داده است. جمعه بازار پارکینگ پروانه پنج طبقه دارد که هر طبقه از این بازار جذاب و متفاوت، محل عرضه یک نوع محصول است که می‌توانید بر اساس نیاز یا علاقه‌مندیتان آن را انتخاب کنید.

در هر طبقه از پارکینگ پروانه چه چیزهایی می‌بینیم؟

طبقه اول؛ عتیقه‌جات و آنتیک فروشی

گر از آن دسته افرادی هستید که وسایل قدیمی، آنتیک و عتیقه شما را سر ذوق می‌آورد، این طبقه مناسب‌ترین مکان برای شماست. در طبقه اول، می‌توانید هر چیزی از وسایل قدیمی و آنتیک نو و دست دوم را که دوست دارید پیدا کنید.

چینی‌های گل‌ سرخی زیبا، چرخ خیاطی‌های بسیار قدیمی، گرامافون، صفحه‌های موسیقی، تابلوهای قدیمی، ظروف عتیقه و ارزشمند، زیورآلات، کتاب و… از جمله اجناسی هستند که قدم زدن و تماشای آن‌ها تجربه‌ای جذاب و متفاوت است. خاطره بازی و حس نوستالژی دوست داشتنی که در این طبقه از جمعه بازار برایتان زنده می‌شود، هیچگاه از خاطرتان پاک نمی‌شود.

طبقه دوم؛ صنایع دستی و سنتی

طبقه دوم، مکانی دوست داشتنی برای طرفداران صنایع دستی و اجناس سنتی است. اگر در این طبقه بچرخید، تعداد زیادی از گردشگران خارجی را خواهید دید که به دنبال اجناس سنتی ایرانی هستند. هر آنچه از لباس‌های سنتی، محصولات چرمی، فیروزه، فرش‌، قالی و گلیم‌های دست‌باف و سایر صنایع دستی که می‌خواهید، در اینجا وجود دارد. می‌توانید اجناس مورد نظرتان را با کیفیت بالا و قیمت مناسب در طبقه دوم جمعه بازار پروانه پیدا کرده و خریداری کنید.

طبقه سوم؛ هر آنچه شما می‌خواهید

این طبقه از جمعه بازار پروانه ، محل عرضه همه چیزهای زیبا و رنگارنگ، از کیف، پوشاک و کفش تا وسایل تزیینی و دکوری و زیورآلات دست‌ساز است. همچنین بسیاری از افراد خوراکی‌های مختلفی را در غرفه‌های این طبقه به فروش می‌رسانند که بعضی از آن‌ها سوغات شهرهای مختلف ایران است. اگر به گل و گیاه و گلدان‌های مینیاتوری علاقه دارید، می‌توانید از غرفه‌های طبقه سوم خریداری کنید.

اجناس مختلف و متنوع این طبقه از جمعه بازار پارکینگ پروانه ، برای سلیقه‌های گوناگون مناسب است. بنابراین خیالتان راحت باشد که با هر سلیقه و علاقه‌ای به اینجا وارد شوید، دست خالی بیرون نخواهید رفت.

امکانات رفاهی پارکینگ پروانه

جمعه بازار پروانه، در هر جمعه سال، پذیرای تعداد قابل توجهی از شهروندان و گردشگران داخلی و خارجی است. برای آن که بازدیدکنندگان، خریدی راحت و لذت‌بخش را تجربه کنند، امکانات رفاهی خوبی برای آن‌ها در نظر گرفته شده است.

در این پارکینگ یک رستوران کوچک وجود دارد که می‌توانید در صورت گرسنگی، انواع فلافل و سمبوسه‌های خوش‌طعم را در آنجا نوش جان کنید. همچنین غرفه‌هایی که آبمیوه، بستنی و فالوده عرضه می‌کنند، محل مناسبی برای چند دقیقه استراحت و خوردن یک خوراکی خوشمزه هستند.

در جمعه بازار پروانه، خدمات پزشکی و اورژانس نیز در نظر گرفته شده است تا در صورت احتیاج به پزشک و رفع مشکلات احتمالی، سریعا در اختیار بازدیدکنندگان قرار بگیرند.

دانستنی‌های خرید از جمعه بازار پارکینگ پروانه

برای خرید و بازدید از این بازار دوست داشتنی و زیبای تهران، می‌توانید هر هفته در روزهای جمعه از ساعت ۹ صبح تا ۱۷ عصر به جمعه بازار پروانه بروید.

در هنگام خرید اجناس عتیقه، آنتیک و خصوصا دست دوم، حتما از سلامت وسیله اطمینان پیدا کنید.

بسیاری از غرفه‌های این بازار، محل درآمد افراد تازه‌کار، مهاجرانی که برای کار از شهرهای دیگر به پایتخت آمده‌اند و تولیدکنندگان ایرانی است. خرید و حمایت شما از این افراد، می‌تواند به کسب و کارهای کوچک رونق ببخشد و باعث پیشرفت آن‌ها شود.

فراموش نکنید اگر در ساعات شلوغی جمعه بازار پروانه به آنجا می‌روید، مراقب کودکان خود باشید و تا جایی  که امکان دارد، از کارت‌های اعتباری به جای پول نقد برای پرداخت هزینه خریدهایتان استفاده کنید.

راه‌های دسترسی به بازار پروانه

برای آن که خودتان را به جمعه بازار پارکینگ پروانه برسانید، بهترین راه، استفاده از متروی شهری است. نزدیک‌ترین ایستگاه به جمعه بازار پروانه، ایستگاه سعدی است. شما می‌توانید در خط یک متروی تهران (تجریش-کهریزک) سوار قطار شده و در ایستگاه سعدی از قطار خارج شوید. از متروی سعدی تا پارکینگ پروانه، مسیر بسیار کوتاهی پیش روی شماست که می‌توانید در عرض ۱۰ دقیقه پیاده طی کنید.

اگر می‌خواهید با خودروی شخصی خود به این بازار جذاب برسید، باید صبح زود خودتان را به چهارراه مخبرالدوله برسانید. اگر خوش شانس باشید می‌توانید در خیابان سعدی، جای پارک مناسبی برای خودرویتان پیدا کنید. در صورت نیاز، می‌توانید خودرویتان را در پارکینگ سعدی پارک کنید و هزینه آن را بپردازید. اما به دلیل شلوغی خیابان و مشکلات پارک خودرو، پیشنهاد می‌شود که برای رفت و آمد به آنجا، از مترو استفاده کنید.

تاکسی‌های زیادی نیز در تهران وجود دارند که می‌توانند شما را به خیابان سعدی و چهارراه مخبرالدوله برسانند تا به راحتی به جمعه بازار پروانه برسید.

دیدنی‌های اطراف جمعه بازار پروانه

اگر دوست دارید که پس از گشت و گذار در پارکینگ جذاب و متفاوت پروانه، از دیدنی‌های دیگر در این منطقه بازدید کنید، می‌توانید در مدت کوتاهی خودتان را به مکان‌های زیر برسانید:

خیابان لاله‌زار، موزه جواهرات ایران، موزه آبگینه و سفالینه، آتشکده آذریان، موزه عبرت، خیابان سی‌تیر، موزه ملک تهران و موزه بانک سپه تهران.

جمعه بازار پروانه، از محبوب‌ترین بازارهای شهر تهران به حساب می‌آید که هر جمعه تعداد زیادی از پایتخت‌نشینان، مسافران داخلی و گردشگران خارجی از آن دیدن می‌کنند.

روستای داماش ، عروس شهر‌های گیلان و زیستگاه گل سوسن چلچراغ

داماش، روستایی‌ست زیبا در استان گیلان که بسیاری از ما حداقل یک بار نام آن را شنیده‌ایم. اما متاسفانه این روستای زیبا و سرسبز در میان این همه زیبایی استان گیلان، کمی ناشناخته باقی مانده است. روستایی که در گذشته دور به عنوان منطقه ییلاقی شهر جیرنده بوده است. این منطقه آنقدر خوش آب و هوا است که مردم جیرنده پنج ماه گرم سال را به این منطقه کوچ می‌کردند. آنها در فصل‌های سرد سال خانه‌های خود را رها می‌کردند و به جیرنده باز می‌گشتند. اما امروز روستای داماش توسعه یافته و تبدیل به یک قطب گردشگری در ایران شده است. با سفرزون همراه باشید تا این روستای زیبا و زیستگاه گل سوسن چلچراغ معروف را بهتر بشناسید.

روستای داماش ، طبیعتی دیدنی با طعم آب معدنی گوارا

قطعا با شنیدن نام روستای داماش به یاد آب معدنی معروفی با همین نام می‌افتیم. شاید بخواهید بدانید که آیا نام این کارخانه تولید آب معدنی تنها از این روستا اقتباس شده است یا اینکه واقعا در اینجا قرار دارد؟ خوشبختانه باید بدانید که کارخانه تولید آب معدنی داماش، در همین روستای سرسبز قرار گرفته است. ساخت این کارخانه باعث رونق این روستا شده است و امروزه علاوه بر وجود این کارخانه، جاذبه‌های دیدنی طبیعی گردشگران زیادی را به داماش می‌کشاند.

جالب است بدانید که فوتبالیست خوش‌چهره و آقای گل فوتبال هلند، علیرضا جهان بخش، زاده همین دیار است و به این موضوع افتحار می‌کند. همچنین اگر به گل و گیاه علاقه‌مند باشید، می‌توانید گل سوسن چلچراغ معروف و کم‌یاب را که در این منطقه زیبا رشد می‌کند، ببینید.

داماش حتی با وجود کارخانه آب معدنی، هنوز اصالت خود را حفظ کرده است و خبری از دود و آلودگی و صدای بوق ماشین‌های جور واجور نیست. روستایی که هنوز می‌توان در آن با بوی باران از خواب بیدار شد و با بیرون آمدن از خانه‌های کاه‌گلی‌اش، نسیم خنک و مه را روی پوست خود احساس کرد. بوی تنور‌های نان‌پزی سنتی در کوچه پس کوچه‌های این روستا هنوز هم به مشام می‌رسد. حقیقتا داماش روستایی است که می‌توان سال‌ها را در آنجا سپری کرد و حتی یک لحظه هم پیر نشد.

مردمان محلی روستای داماش ، مهربان و مهمان نواز

گویش مردم این روستای زیبا، گویش شیرین دیلمی است. جالب است بدانید که داماش در گویش کرمانجی به معنای «به کسی ماش داده» است. این کلمه از ترکیب دو واژه دا و ماش به وجود آمده است. مردمان روستای داماش از طریق باغداری، پرورش طیور و دامداری امرار معاش می‌کنند. مردمان این روستا با دست‌های پینه بسته، صنایع دستی درست می‌کنند تا ما و شما از آنها لذت ببریم.

مردمان محلی داماش در مراسم‌هایی سنتی مثل جشنواره گل سوسن چلچراغ یا مراسم عروسی که به روال خود در این منطقه جریان دارد، لباس‌های سنتی‌ای که خودشان دوخته‌اند را می‌پوشند. مردم منطقه بیشتر جوراب و گلیم می‌ بافند و بسیاری از گردشگران، این صنایع دستی را به عنوان سوغات خریداری می‌کنند.

اگر قصد خرید سوغات دیگری را دارید، می‌توانید به سراغ محصولات کشاورزی مردم روستای داماش نیز بروید. برخی مردم محلی در فصل گردو و فندق، محصولات خود را به صورت تازه در خیابان به فروش می‌رسانند. محصولات طبیعی و تازه‌ای که همانند آن را هیچ جا نمی‌توانید بیابید. این روستا به دلیل قرار گرفتن در رشته کوه‌های البرز، آب و هوای بسیار منحصر به فردی دارد و محصولات کشاورزی آن بسیار تازه و خوشمزه هستند.

سوسن چلچراغ، گل سرسبد روستای داماش

با وجود آب و هوایی کوهستانی، هوا در نیمه خرداد ماه کمی گرم و شرجی می‌شود. همین هوای نیمه شرجی و شرایط خاص منطقه داماش، باعث شده تا گونه‌ای بسیار نادر از دسته سوسنیان، یعنی سوسن چلچراغ، تنها در این منطقه رشد کند. سوسن چلچراغ، روستای داماش را برای زندگی انتخاب کرده و مردم محلی به این گل می‌نازند. اولین بار «لدر بوری»، یک گیاه شناس فرانسوی، این گل را کشف کرد و به همین دلیل نام آن را «لیلیوم بوری» قرار داده‌اند.

در نیمه خرداد ماه به مناسبت رویش مجدد این گل، بومیان منطقه جشنی برپا می‌کنند. سوسن چلچراغ اولین گل ثبت شده در فهرست آثار ملی ایران به شمار می‌آید. شاید تصور خاصی از این گل زیبا نداشته باشید. به همین دلیل باید بدانید که این گل از خانواده لیلیوم به حساب می‌آید.

سوسن چلچراغ رنگی روشن دارد و آن را به نام سوسن سفید نیز می‌شناسند. این گونه گل عمر کوتاهی دارد و  تنها می‌تواند تا اواسط تیر ماه دوام بیاورد. قسمت دردناک داستان آنجاست که تکثیر سوسن چلچراغ بسیار سخت است و خود گیاه نیز میلی به تکثیر ندارد. به همین دلیل با وجود این همه زیبایی، این گل در معرض انقراض قرار دارد.

غذاهای خوشمزه‌ای که حتما باید در روستای داماش طعم آنها را چشید

همانطور که اشاره کردیم، یکی از مشاغل رایج در روستای داماش، دامداری است؛ می‌توان تصور کرد گوشت دام‌هایی که در این هوای مطبوع از چراگاه‌های طبیعی استفاده کرده‌اند، چقدر می‌تواند لذیذ باشد. مردم این منطقه نیز در اکثر غذاهای خود از گوشت تازه محلی استفاده می‌کنند. به همین دلیل کباب چنجه محلی روستای داماش، معروف‌ترین غذای اینجا به شمار می‌آید.

اگر به رستوران‌های سنتی و محلی روستای داماش بروید، می‌توانید غذاهایی همچون سیاه قاتق را در منو ببینید. سیاه قاتق همان فسنجان خودمان است که از ترکیب گوشت مرغابی، گردوی کوبید شده، مرغ و یا حتی گوشت قرمز به همراه رب انار تهیه می‌شود. تعجبی نیست که ما بقی منو را کباب چنجه، کباب دنده، شیشلیک یا کباب کوبیده تشکیل می‌دهند. البته ناگفته نماند که می‌توانید از قیمه پلو مخصوص روستای داماش نیز لذت ببرید.

برخی از مسافران به کیفیت غذاهایی که حین سفر میل می‌کنند، بسیار اهمیت می‌دهند. اما از زمانی که کشتارگاه بهداشتی جیرنده افتتاح شده است، دیگر لازم نیست نگران بهداشت و سلامت گوشت دام‌های منطقه باشند. غذاهای این منطقه بسیار لذیذ، مقوی و بهداشتی هستند.

جاذبه‌های اطراف داماش

برای کسانی که قرار است چند صد کیلومتر را تنها به خاطر بازدید از روستای داماش پشت سر بگذارند، شاید دیدن گل‌های سوسن چلچراغ کافی نباشد. یا شاید به دلایل مختلفی مثل دوره امتحانات بچه‌ها و یا پیک کاری نتوانید در نیمه خرداد به روستای داماش سفر کنید. اگر شما نیز چنین مشکلاتی دارید، باید بدانید که داماش تنها سوسن چلچراغ نیست. در کنار روستای داماش، روستای نوده فاراب قرار دارد. روستایی که فاصله کمی با داماش دارد و می‌توانید در جشن انار چینی آن شرکت کنید. همچنین روستای رحمت آباد نیز در نزدیکی داماش قرار دارد.

اگر اهل تاریخ باشید، می‌دانید که جام مارلیک، یعنی بزرگ‌ترین جام کشف شده، از رحمت آباد به دست آمده است. این جام زرین ۱۸ سانتی متر ارتفاع دارد و هم اکنون در موزه رشت از آن محافظت می‌شود. البته نباید جنگل‌گردی و استفاده از مناظر طبیعی را نادیده گرفت. مناظری که خاطره دیدن آنها تا آخر عمر همراه شما باقی خواهد ماند.

البته بهتر است به تنهایی در جنگل‌های بکر اطراف پیاده روی نکنید؛ اگر کمی دقیق باشید، می‌توانید رد پای پلنگ ایرانی را در این جنگل‌ها ببینید. برخی از تور‌های مسافرتی، افراد محلی را در سفر به داماش با شما همراه می‌کنند تا از جنگل‌گردی در امنیت کامل لذت ببرید. جالب است بدانید که سرو هزار ساله‌ای که ناصر خسرو در سفرنامه خود به آن اشاره کرده، در همین حوالی است.

چطور به روستای داماش سفر کنیم؟

داماش جزء شهرستان رودبار استان گیلان محسوب می‌شود. این روستای زیبا زیر مجموعه‌ای از دهستان جیرنده است و در بخش عمارلو قرار دارد. منطقه داماش در جاده رشت به تهران و ما بین لوشان و منجیل واقع شده است. شما برای اینکه خودتان را به روستای زیبای داماش برسانید، دو راه پیش رو دارید:

راه اول

راه اول رسیدن به روستای داماش، بزرگراه قزوین به لوشان است. از سمت راست بزرگراه باید وارد جاده لوشان به جیرنده شوید که با تابلو مشخص شده است؛ پس آمادگی پیمودن یک جاده پر از پیچ و خم را داشته باشید. متاسفانه مناظر این جاده زیبایی خاصی ندارند و پوشش گیاهی آنجا بسیار خشک و اندک است. این جاده از روستا‌های مختلفی مثل سنگرود، کرماک، بیوزرین، معدن زغال سنگ و پاکده می‌گذرد. پس از پشت سر گذاشتن این روستا‌ها، به شهر جیرنده خواهید رسید.

علائم راهنمایی در این جاده به ندرت وجود دارد. به همین دلیل بهتر است تا رسیدن به جیرنده و از آنجا برای رسیدن به داماش، از مردم محلی سوال کنید. این جاده، کوهستانی و دارای سربالایی و سرازیری‌های زیادی است. به همین دلیل توصیه می‌شود با یک وسیله نقلیه مطمئن این راه را پیش بگیرید.

راه دوم

مسیر دوم در بخش خورگام قرار دارد. خورگام در فاصله ۴۰ کیلومتری از شهرستان رودبار واقع شده است. در نتیجه در بزرگراه قزوین به رشت، در ابتدای شهر رستم آباد، با دیدن تابلوی راهنمایی خورگام، تغییر مسیر دهید. این جاده با وجود آسفالته بودن، پیچ و خم بسیار زیادی دارد. این جاده کوهستانی است و تردد کمی در آن صورت می‌گیرد. به همین دلیل بهتر است با خودروی مجهز، باک بنزین پر و تجهیزات کامل سفر کنید.

به مسیر خود ادامه دهید و روستا‌های سنرس، انار کول، چره، دشتویل، دره دشت، حشمت آباد، چلکاسر و چهار محل را پشت سر بگذارید. مسیر خود را در میان ابر‌ها ادامه دهید تا تابلوی شهر «بره سر» را ببینید. از این شهر تا داماش تنها شش کیلومتر فاصله دارید. این مسیر یکی از زیبا‌ترین مسیر‌های ایران برای رانندگی است. مسیری که از میان ابر‌ها عبور می‌کند و هوای بسیار مطبوعی دارد.

اقامت در داماش چگونه است؟

در داماش هیچ گونه هتل و مسافرخانه‌ای وجود ندارد. اگر به دنبال اقامت در هتل و مسافرخانه هستید، بهتر است از شهر‌های اطراف مثل رودبار دیدن فرمایید. اقامت در داماش تنها داخل خانه‌های روستایی و ویلاهای شخصی امکان پذیر است که البته همین تجربه سفر شما را کامل می‌کند. سفرزون به شما توصیه می‌کند که اصلا لذت بیدار شدن در طبیعت بکر داماش را از دست ندهید.

جنگل‌های اطراف این منطقه کاملا بکر و دست نخورده است و هنوز هم چند جفت پلنگ ایرانی در اینجا زندگی می‌کنند. به همین دلیل ترجیحا تنها تحت شرایطی کمپ بزنید که همراهی مطمئن کنارتان باشد.

متسختا گرجستان ، یادگار عصر باشکوه

با وجود اینکه در سال‌های گذشته گردشگرهای زیادی از ایران به گرجستان سفر کرده‌اند و این کشور و دیدنی‌هایش، به‌‌خصوص شهرهای تفلیس و باتومی، بین گردشگرهای ایرانی حسابی معروف است، اما جاذبه‌های این کشور، به‌ویژه جاذبه‌های تاریخی، ‌خیلی بیشتر از چیزی است که تصور می‌کنیم. یکی از این دیدنی‌های تاریخی بسیار جذاب گرجستان، شهر متسختا است. شهری که پایتخت یکی از پادشاهی‌های باستانی این منطقه بوده و از آن دوران آثار زیادی در این شهر باقی مانده است. این بار در مجله سفرزون به سراغ متسختا گرجستان رفته‌ایم و قصد داریم از این شهر باستانی برایتان بگوییم. اگر به تاریخ و آثار تاریخی علاقه دارید با ما همراه شوید.

متسختا گرجستان، پایتخت باستانی پادشاهی کارتلی

ین شهر در زبان گرجی یژهمْتْسْخِتا نامیده می‌شود. یژهمْتْسْخِتا یا همان متسختا در ایالت شیداکارتلی و در فاصله‌ی بیست کیلومتری شمال تفلیس قرار دارد. متسختا پایتخت پادشاهی گرجستان شرقی بوده و در نیمه‌ی دوم هزاره‌ی اول قبل از میلاد مسیح ساخته شده است.

این شهر به شکل یک نوار باریک در ساحل رودهای متکواری و آراگوی قرار دارد و دور تا دورش را کوه‌ها فراگرفته‌اند. در دوره‌ای که متسختا پایتخت قلمرو پادشاهی بود، اطراف شهر را استحکامات و بناهای نظامی احاطه کرده بودند که دامنه‌ی آنها تا کوه‌های اطراف شهر هم ادامه داشت و مجموعه شهر و استحکامات، در کنار هم یک مرکز دولتی وسیع را شکل داده بودند.

شهر متسختا از قرن چهارم میلادی یعنی حدود سال ۳۳۷ پس از میلاد، دین مسیحیت را به عنوان دین رسمی پذیرفت. به همین دلیل است که دفتر مرکزی کلیسای ارتودکس و کلیسای رسالت گرجستان در این شهر واقع شده‌اند. توسعه و رشد شهر متسختا گرجستان از قرن‌های اولیه مسیحیت شروع شد و تا قرن ششم میلادی ادامه داشت. در قرن ششم میلادی پایتخت قلمرو پادشاهی گرجستان به تفلیس منتقل شد و متسختا از آن پس، دیگر فقط مرکز مذهبی کشور شد.

متسختا هم شهر است و هم موزه

براساس یافته‌های باستان‌شناسی، متسختا همچنین یکی از مراکز اصلی معماری باستانی گرجستان است. در کاوش‌های انجام‌شده در این شهر قدیمی که بهتر است آن را یک موزه-شهر جذاب بنامیم، آثار با ارزشی از هزاره‌ی اول پیش از میلاد و قرن‌های اول تا شش میلادی که دوره‌ی اوج رشد و شکوه شهر بود، پیدا شده است.

در واقع، این آثار به همراه ظروف و جواهرات کشف شده و بناها و استحکامات باقی‌مانده نشان می‌دهند که این شهر تمدن شکوفا و نظام‌ اجتماعی پیشرفته‌‌ای داشته است. مهم‌ترین آثار دوران شکوفایی شهر، کلیسای سوتیتسخوولی، صومعه سنت نینو، قلعه ببریس تسیخه، صومعه جواری، آرماز تسیخه، قلعه آرمازی، صومعه شیو مگویمه و زدازنی هستند. به دلیل اینکه شهر مرکزیت مذهبی داشته و تا قرن‌ها این مرکزیت ادامه داشت، بیشتر بناهای مهم شهر، صومعه و کلیسا هستند. البته دیدنی‌های تاریخی شهر بیشتر از این‌هاست و چند محوطه‌ی باستانی را هم شامل می‌شود.

دیدنی‌های پایتخت باستانی گرجستان شرقی

گفتیم که بیشتر دیدنی‌های متسختا گرجستان، صومعه و کلیسا و کلیسای جامع و اصولا بناهای مذهبی هستند. در ادامه، کمی بیشتر از این‌ها برایتان می‌گوییم.

کلیسای سوتیتسخوولی درست در مرکز شهر قرار دارد. بنای اولیه‌ی کلیسا در قرن چهارم که متسختا دین مسیحیت را به عنوان دین رسمی اعلام کرد، ساخته شد. اما بنای فعلی را معمار آرساکیدزه در قرن یازدهم ساخت. معماری این کلیسا که از ترکیب قطعه سنگه‌های حجاری شده ساخته شده، بسیار زیبا است. روی دیواره‌ی شمالی، یک بازو و دستی که قلم دارد به عنوان نمادی از سنگ‌تراشانی که کلیسا را ساخته‌اند، حجاری شده است. صومعه‌ی سامتاورو در نزدیکی این کلیسا هم یکی دیگر از نمونه‌های معماری قرن چهارم است. طبیعت این منطقه هم بسیار زیباست.

صومعه سنت نینو که در مرکز شهر قرار دارد، قدمتش به قرن یازدهم میلادی می‌رسد. این صومعه شامل یک برج ناقوس و کلیسای سنت نینو و کلیسای اصلی است. معبد جواری که یکی از با ارزش‌ترین آثار معماری گرجستان است، در قرن ششم میلادی ساخته شده است. این معبد روی یک تپه، درست در محل برخورد دو رود متکواری و آراگوی قرار دارد. این بنا یکی از اولین نمونه‌های بناهای گنبدی است و در شب وقتی نورافکن‌ها روشن می‌شوند، بسیار زیبا و دیدنی است.

یکی دیگر از دیدنی‌های متسختا گرجستان است که ۳۰ هکتار وسعت دارد و در گذشته از آن برای کنترل مسیرهای ورودی و خروجی شهر استفاده می‌شد. قلعه ببریس تسیخه هم در شمال شهر و در سمت راست رودخانه آراگوی قرار دارد و قدمتش به دوران باستان می‌رسد. صومعه شیو مگویمه در فاصله هشت کیلومتری شهر و در ساحل چپ رود متکواری قرار دارد و در قرن ششم ساخته شده است.

به جز کلیساها و صومعه‌ها، دو محوطه‌ی باستانی ممکن است برای تاریخ‌دوستان جالب باشد: محوطه‌‌ی باستان‌شناسی محافظت ‌شده‌ی متسختا که آثار دوره‌ی برنز و قرون وسطا در آن کشف شده و منطقه تاریخی آرماز تسیخه که در مسیر تفلیس-متسختا قرار دارد و دیوارها و برج‌ها و سازه‌های اقامتگاه سلطنتی در آن پیدا شده است.

یکی از جاهای جذاب این شهر برای دوست‌داران ادبیات، موزه‌ی دولتی ایلیا چاوچاوادزه ساگارامو، نویسنده‌ی معروف گرجی است. این موزه در روستایی نزدیک متسختا به نام ساگارامو قرار دارد و شامل اقامتگاه، بناهای جانبی و باغ انگور است. در محل مرگ این نویسنده که در جاده نظامی گرجستان در ساحا رود آراگوی است، یک ستون سنگی یادبود نصب شده است.

مثلث برمودا ‌‌؛ رد پای یک ذهن خلاق

دنیا پر از ناشناخته‌ها و رمز و رازهایی است که بشر حتی با این میزان از پیشرفت و تکنولوژی، قادر به یافتن و روشن کردن آن‌ها نیست. ناشناخته‌هایی که از منبعی پرقدرت، نامرئی و عجیب سرچشمه می‌گیرند و گاه از حدود فهم انسانی فراتر می‌روند. درست در این نقطه است که انسان به ضعف و ناتوانی خودش در برابر خلقت پی می‌برد.یکی از اسرارآمیزترین مکان‌های دنیا، که از گذشته تا به امروز اخباری عجیب و غریب و گاه غیرعقلانی از آن منتشر می‌شود، جایی است که مثلث برمودا نام دارد.

شاید کمتر کسی پیدا شود که تا به حال این نام را نشنیده و یا اندک اطلاعاتی درباره اتفاقات عجیب و باورنکردنی در مثلث برمودا نداشته باشد. مثلث مرموز برمودا، همچنان مانند رازی سر به مهر در دنیا باقی است و تا به حال نظری قطعی درباره علت اتفاقاتی که در این منطقه رخ داده، بیان نشده است.

اگر دوست دارید با این منطقه عجیب و رازآلود آشنا شوید و درباره آن بیشتر بدانید، در ادامه با سفرزون همراه باشید:

منطقه برمودا یا مثلث مرگ کجاست؟

مثلث برمودا که برخی آن را مثلث شیطان نیز نامیده‌اند، در منطقه‌ای در بخش غربی اقیانوس اطلس شمالی قرار دارد. مثلث برمودا در حقیقت یک مثلث نیست بلکه علت این نامگذاری به دلیل دارا بودن سه راس در مناطق برمودا، پرتوریکو و فلوریدا در اقیانوس اطلس است.

این بخش مرموز از جهان، تا کنون بیشتر از  ۱۰۰۰ کشتی، قایق، هواپیما و به طور کلی هر چیزی که درون یا بر فراز آن حرکت می‌کند را ناپدید کرده است. تاکنون نظریه‌های عجیب و فراوانی از جمله سفر در زمان، پدیده‌های مغناطیسی و ژئوفیزیکی، حباب‌های گاز متان و… درباره علت این ناپدید شدن‌ها ارائه شده، اما این منطقه همچنان مانند یک راز سر به مهر برای بشر ناشناخته باقی مانده است.

تاریخچه نامگذاری مثلث برمودا

آنطور که گفته شده است، تقریبا از دهه ۱۶۰۰ بسیاری از کشتی‌ها، هواپیماها و… به همراه مسافران و سرنشینانشان در این منطقه مرموز ناپدید شده‌اند.

اما باید گفت مردم دقیقا از چه زمانی متوجه رازآلود بودن این منطقه شدند؟ در سال ۱۹۵۰، روزنامه‌نگاری به نام ای.وی.دبلیو جونز مقاله‌ای درباره ناپدید شدن کشتی‌ها، و همچنین گم شدن ۳۲ مسافر هواپیمای سن ژوان پرتوریکو در سواحل فلوریدا نوشت و آن را منتشر کرد. اما در سال ۱۹۶۴، نویسنده‌ای به نام وینسنت گادیس، برای اولین بار نام مثلث برمودا را برای این منطقه وهم‌انگیز به کار برد و پس از آن بود که این اصطلاح در میان مردم پخش شد و عموم افراد از این مکان اسرارآمیز مطلع شدند.

از آن زمان تاکنون، نام این مثلث شیطانی عجیب در میان اسرارآمیزترین مکان‌های دنیا ثبت شده است.

چه حوادثی در مثلث مرموز برمودا اتفاق افتاده است؟

اسکادران شماره ۱۹ نیروی دریایی ایالات متحده

شهرت جهانی این منطقه، پس از ناپدید شدن ۵ هواپیمای بمب‌افکن در طول یک تمرین آموزشی و در سال ۱۹۴۵ اتفاق افتاد. آنچه که گم شدن یکباره این هواپیماها را عجیب و مرموز کرده، این است که همه هواپیماها پیش از پرواز کاملا بررسی شده بودند، خلبانان افرادی کارکشته و ماهر بودند و از همه مهم‌تر، شرایط آب و هوایی در وضعیتی بسیار مساعد قرار داشت!

پیش از آن که تماس رادیویی این هواپیماها با مرکز قطع شود، رهبر پرواز ۱۹، گزارش‌هایی عجیب از وضعیت اقیانوس مخابره کرده و خبر از حرکت به سمت آب‌های سفید داده بود. علاوه‌بر این، آخرین پیام‌هایی که از سمت هواپیماها مخابره شده بود، از چرخش سریع عقربه‌های قطب‌نما و از کار افتادن آن‌ها خبر می‌داد. این پنج هواپیما و ۱۴ سرنشین آن هرگز پیدا نشدند.

ستاره آریل

پس از حادثه اسکادران شماره ۱۹ نیروی دریایی ایالات متحده، هواپیمای ستاره آریل در سال ۱۹۴۹  در شرایط آب و هوایی بسیار مناسب، در مثلث شیطانی برمودا به همراه هفت خدمه و ۱۳ مسافر خود به طور ناگهانی ناپدید شد. این هواپیما متعلق به بریتیش ایرویز آمریکای جنوبی بود که از کیندلی به سمت کینگستون جامائیکا پرواز می‌کرد.

سایکلوپ

کشتی غول پیکر ذغال سنگ سایکلوپ، زمانی که باربادوس را به سمت بالتیمور ترک می‌کرد، به همراه ۳۰۶ نفر خدمتکار و مسافرش ناپدید شد و دیگر هرگز اثری از آن دیده نشد!

آخرین پیام‌های مخابره شده با مرکز؛ شبیه به هم و مشترک

آنچه از آخرین پیام‌های مخابره شده از سوی هواپیماها با مرکز پرواز به دست آمده، خبر از گزارش‌هایی شبیه به هم با اشتراکات فراوان می‌دهد. بیشتر هواپیماها در حالی ناپدید شده‌اند که تا لحظه آخر با مرکز در ارتباط بوده‌اند و یا آخرین پیام‌های آن‌ها پیام‌هایی نامفهوم و غیرعادی بوده است. اکثر آن‌ها، از عدم کنترل خود بر روی دستگاه‌ها، چرخش سریع عقربه‌ها، گم کردن موقعیت مکانی و تغییر رنگ آسمان به زردی و فضای مه‌آلود، آن هم در هوای صاف و آفتابی خبر داده‌اند. علاوه‌بر این‌ها، در آخرین لحظات گزارش‌هایی حاکی از دیده شدن یک توده سیاه و تاریک در سطح دریا بیان شده است.

پیام‌های گزارش شده از آخرین لحظات حضور هواپیماها و یا کشتی‌ها در مثلث برمودا، رفته رفته ضعیف و دور شده‌ و یا به یکباره قطع شده‌اند.

فرضیه‌هایی درباره مثلث مرگ

وجود اتفاقات زیاد و عجیب در این منطقه، باعث شد تا تعداد قابل توجهی از محققان و دانشمندان، بر روی آن مطالعه کنند و با تحقیق بر روی این مکان اسرارآمیز، راز پنهان شده آن را کشف کنند.

یک دانشمند روسی به نام Igor Yeltsof، درباره علت این حادثه نظریه جالبی را بیان کرده است. طبق نظر این محقق، ممکن است مقدار زیادی گاز متان جامد در زیر مثلث برمودا وجود داشته باشد. این گاز، به دلیل فشار زیاد اقیانوس، به شکل ماده‌ای یخی در می‌آید که هیدرات گاز نامیده می‌شود. چنانچه این گاز شروع به تجزیه شدن کند، به شکل حباب‌های گازی پدیدار می‌شود که به سطح آب می‌رسند و تعداد زیاد آن‌ها می‌تواند به راحتی باعث واژگونی یک کشتی بزرگ شود.

این اتفاق در منطقه برمودا، باعث می‌شود که در هوای بالای مثلث شیطان نیز، مقادیر بسیار زیادی از گاز متان در حال حرکت باشد و این موضوع موجب به هم خوردن جو و به وجود آمدن شرایطی آشفته در هوا می‌شود که منجر به سقوط هواپیما می‌گردد.

دانشمندان، دهانه‌های بزرگی را در سیبری کشف کرده‌اند که نشان می‌دهد این حفره‌ها در نتیجه انفجار گاز متان به وجود آمده‌اند و این کشف، اثباتی بر روی فرضیه گاز متان است.

اما این فرضیه همچنان مورد تایید همه نیست و برخی از محققان معتقدند که وجود حباب‌های هیدرات متان، نه تنها باعث غرق شدن قایق‌ها نمی‌شوند، بلکه یک قایق را بر سطح آب می‌آورند!

برخی دیگر از دانشمندان نیز معتقدند غرق شدن کشتی‌ها در این منطقه اسرارآمیز، به دلیل جوش و خروش بیش از اندازه و امواج عظیم آب است.

به طور کلی صحبت درباره راز و رمز‌های این منطقه و وجود حفره‌هایی در زیر آب‌های آن بسیار جالب است. اما باید دید که آیا واقعا این منطقه رازآلود و اسرارآمیز است یا تنها زاییده ذهن افراد بوده است؟

آنچه درباره حقیقت مثلث عجیب برمودا وجود دارد، این است که حوادث پیش آمده در این مکان و غرق شدن قایق‌ها و ناپدید شدن هواپیماها، دقیقا به اندازه دیگر مناطق جهان رخ داده است! این دقیقا همان واقعیت عجیب و باورنکردنی‌ است که هیچکس انتظار شنیدنش را ندارد. غرق شدن و ناپدید شدن کشتی‌ها و هواپیماها و همچنین پیام‌های باقی مانده از آن‌ها غیرقابل انکار است، اما طبق آمارها، حوادث رخ داده در این منطقه، دقیقا به اندازه دیگر نقاط دنیاست و در واقع می‌توان گفت، اتفاقی اسرارآمیز و عجیب و غریب در این منطقه رخ نداده است.

اگر شنیدن این حقیقت درباره مثلث عجیب برمودا شما را متقاعد نکرده و یا باعث گیج شدنتان درباره حقیقت موجود در این نقطه از اقیانوس اطلس شده است، می‌توانید به وبسایت Coast Guard رجوع کنید. در این وبسایت نوشته شده که طبق تحقیق‌های متعدد بر روی هواپیماها، کشتی‌ها و قایق‌های مثلث برمودا، هیچ عامل غیر طبیعی در رخدادهای این مکان دیده نشده است و تمامی حوادث آن براساس یک دلیل فیزیکی به وجود آمده‌اند. شاید بتوان گفت اسرار بیان شده درباره این مکان، توسط ذهن خلاق افرادی به وجود آمده است که برای اولین بار نام آن را بر سر زبان‌ها انداخته‌اند.

این مدعا بیان می‌کند که مثلث عجیب، وهم‌انگیز و رازآلودی به نام مثلث برمودا وجود ندارد!

 

روستای ماسوله ، راوی اصل صمیمیت و هم‌دلی بین اقوام ایرانی

یکی از رشته کوه‌های تالش را اگر به سمت شرق بروید، به روستایی زیبا و سرسبز به نام ماسوله خواهید رسید. روستایی که آن را در سراسر جهان به سبک معماری خاص خود می‌شناسند. آبادی زیبایی در دامنه کوه‌های این منطقه واقع شده و رودخانه‌ای خروشان از میانه آن می‌گذرد؛ رودی با نام «ماسوله رودخان» که آن را نماد آبادانی منطقه می‌دانند. روستای ماسوله در سی و دو کیلومتری جنوب غرب فومن واقع شده و از شمال به ماسال راه دارد. حقیقتا می‌توان ماسوله را بخشی از بهشت گمشده استان گیلان دانست. چه ترکیبی بهتر از کوه و رود و هوای پاک می‌توان یافت که چند صباحی آدمی را از شلوغی شهر فراری دهد؟ با سفرزون ، سفری خیالی را در کوچه‌های باریک اما صمیمی روستای ماسوله تجربه کنید.

وجه تسمیه نام روستای ماسوله

اگر به دنبال معنای نام ماسوله هستید، باید به مرجع زبان تالشی مراجعه کنید. طبق روایات تاریخی، از حدود سده‌ی هشتم و نهم هجری شمسی، نام این منطقه ماسوله بوده است. خیلی جالب است که این همه مدت تغییری در نام این منطقه ایجاد نشده. برخی از مورخان بر این باور هستند که در نزدیکی روستای ماسوله، کوهی با نام «ماهسالار» وجود داشته است که مردم محلی در آن زمان، در اثر کثرت استفاده، آن را «ماسالا» خطاب می‌کردند. «ماسالا» به مرور زمان به «ماسوله» تبدیل شده است.

اما زبان‌شناسان نظر دیگری دارند. آن‌ها بر این باور هستند که نام ماسوله از دو واژه «ماس» و «اوله» تشکیل شده است. از نظر زبان شناسی، «ماس» به معنای کوه و بخش دوم یعنی «اوله» به معنای بلند است. حتی برخی از زبان‌شناسان بر این باور هستند که ه آخر نیز به معنای همانند است. در نتیجه در ترکیب این واژگان می‌توان به این نتیجه رسید که منظور از ماسوله، «همانند کوه بلند» است که با وجود ارتفاعات اطراف، این وجه تسمیه منطقی به نظر می‌رسد.

روستای ماسوله از گذشته تا به امروز

اگر به فهرست آثار ملی ایران و شماره ۱۰۹۰ سری بزنید، با نام ماسوله به عنوان اولین شهر تاریخی زنده ایران رو به رو خواهید شد. در سال ۱۳۵۴ این روستای تاریخی را وارد فهرست آثار ملی ایران کردند. جالب است بدانید که قدمت ماسوله به بیش از ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ سال پیش باز می‌گردد. ماسوله از نظر فرهنگی، تاریخی و حتی طبیعی برای مردم ایران بسیار ارزشمند بوده و نوعی میراث ملی به شمار می‌آید.

به دلیل جغرافیای کوهستانی، در فصول سرد سال، دسترسی به ماسوله بسیار محدود می‌شود. به همین خاطر از نظر تاریخی درباره این برهه‌های زمانی، ابهام زیادی وجود دارد. این ابهام، تاریخی مرموز به ماسوله می‌بخشد؛ گویی تاریخ در این بازه‌های زمانی، صفحاتی کاملا سفید بر جای گذاشته است.

البته نکته جالب توجه این است که ماسوله باستانی که از آن یاد می‌کنیم، در شش کیلومتری غرب ماسوله کنونی واقع شده است. اگر این سوال برای شما مطرح شده که چرا مردم آن دوران، ماسوله کهن را ترک کردند، بدانید که تنها نیستید. مورخان زیادی این موضوع را بررسی کرده اند.

برخی بر این باور هستند که عون بن علی، یکی از نوادگان حضرت علی، در میان مردم ماسوله زندگی می‌کرده و پس از مرگ، او را در ماسوله امروزی به خاک سپردند. به همین دلیل مردم برای زیارت به این منطقه آمدند و در همینجا سکنی گزیدند. برخی دیگر بر این باور هستند که یک زلزله بزرگ یا شیوع طاعون باعث کوچ مردم ماسوله کهن شده است.

معماری منحصر به فرد خانه‌های روستای ماسوله

قطعا یکی از شاخص‌ترین نماد‌های روستای ماسوله ، سبک معماری آن است. ایرانیان باستان از گذشته در هنر معماری بسیار معروف بودند و دستی بر آتش داشتند. به همین دلیل آنها می‌توانستند در شرایط مختلف اقلیمی، خانه‌هایی ارگانیک بسازند. منظور از معماری ارگانیک، معماری سازگار با طبیعت است. به عنوان مثال می‌توان به خانه‌هایی با سقف گنبدی در مناطق کویری اشاره کرد. یا بادگیر‌های یزد، نمونه بارزی از معماری ارگانیک به شمار می‌آیند.

در ماسوله نیز وجود سطوح کوهستانی باعث خلق چنین آثار هنری شده است. تفاوت ارتفاع بین پایین‌ترین و بالا‌ترین سطح روستا به حدود یک‌صد متر می‌رسد. در نتیجه معماران وادار شدند تا طوری خانه‌ها را بسازند که پشت‌بام و جلوی هر خانه‌ای به عنوان پیاده روی عمومی کاربرد داشته باشد. به این طریق پشت‌بام هر خانه‌ای، حیاط خانه بالایی به حساب می‌آید. این یک نماد از زیبایی فرهنگ مردم ایران است.

شاید از خودتان بپرسید که چرا رنگ اکثر خانه‌های ماسوله زرد و یا رسی است؟ این نیز بی‌دلیل نیست. به دلیل کوهستانی بودن منطقه، اکثر مواقع نیمی از ماسوله در مه مخفی می‌شود؛ به همین دلیل ساختمان‌ها را به این رنگ ساخته‌اند تا قابل رویت باشند. همه خانه‌ها از دو بخش تابستانی و زمستانی ساخته شده‌اند. به بخش زمستانی «سومه» می‌گفتند که در آن اجاقی قرار داشته است. واقعا سبک معماری این خانه‌ها خیره‌کننده است.

جاذبه‌های گردشگری ماسوله

با وجود اینکه می‌توانید از معماری خانه‌های روستای ماسوله و طبیعت بکر آن لذت ببرید، اما جاذبه‌های گردشگری ماسوله محدود به این نیست. در ادامه قصد داریم شما را با جاذبه‌های مختلف ماسوله آشنا کنیم تا هیچ بخش آن را از دست ندهید.

بازار ماسوله

ماسوله به صورت کلی تنها چهار محله دارد. محله خانه بر، محله کی سر، محله مسجد بر و اسد محله. جالب است بدانید که از هر چهار محله می‌توانید به بازار اصلی ماسوله بروید. قطعا در سفر به هر شهر و دیاری باید برای درک فرهنگ واقعی آنجا، به بازار محلی‌اش سر بزنید. بازار ماسوله را می‌توان یکی از توریستی‌ترین مناطق ماسوله دانست. بازاری که شهرت جهانی دارد و هنوز هم پر رونق است.

با وجود اینکه ماسوله را می‌توان از نظر ابعاد، روستایی کوچک قلمداد کرد، اما با این حال هنوز هم زندگی در بازار ماسوله جریان دارد. حتی بومیان منطقه نیز برای تامین مایحتاج زندگی خود، به این بازار مراجعه می‌کنند. بازاری که همه چیز از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را می‌توان در آن یافت. بازاری شلوغ و پر همهمه به سبک بازار‌های سنتی شمال اما با عطر و بویی منحصر به فرد که آن را حسابی دیدنی کرده است.

برای خرید سوغاتی می‌توانید به این بازار بیایید. از نانوایی و آهنگری تا چاقوسازی و مغازه صنایع دستی، در این بازار به چشم می‌خورند. جالب است بدانید که علاوه بر این بازار، یک بازار روز محلی نیز در روستای ماسوله وجود دارد. این بازار نیز همانند ساختمان‌هایش به حالت پلکانی ساخته شده است. در این بازار می‌توانید از سبزیجات تازه محلی و عطر آن‌ها لذت ببرید.

موزه‌های روستای ماسوله

با وجود اینکه ماسوله از نظر بخش‌بندی، یک روستا به حساب می‌آید، اما در دل خود سه موزه تاریخی و دیدنی دارد. موزه میراث فرهنگی، موزه عون بن علی و موزه تاریخ طبیعی ماسوله، سه موزه‌ای هستند که باید از آنها بازدید کنید.

موزه تاریخ طبیعی متشکل است از حیوانات بومی منطقه که به صورت تاکسیدرمی خشک شده‌اند. البته باید بدانید که این حیوانات پس از مردن خشک شده‌اند و جان آنها را برای نمایش به شما نگرفته اند.

با بازدید از موزه میراث فرهنگی ماسوله، می‌توانید بیشتر با فرهنگ مردم این منطقه آشنا شوید. بازدید از این موزه نیز خالی از لطف نیست. مکان برگزاری این موزه داخل یکی از خانه‌های قدیمی است که ساخت آن به دوران پهلوی بازمی‌گردد.

موزه عون بن علی نیز که جزئی از بقعه او است، موزه‌ای با آثار باستانی مختلف است. اما در کنار این سه موزه مطرح، در سال ۱۳۸۱ موزه‌ای با نام موزه‌ی مردم شناسی ماسوله تاسیس شد. در این موزه می‌توانید شاهد وسایلی باشید که قدمت برخی از آنها به بیش از چهارصد سال می‌رسد و به اقوام روستای ماسوله کهن تعلق دارند. این موزه از سه بخش مختلف تقسیم شده است که توصیه می‌شود از هر سه بخش آن دیدن فرمایید.

صنایع دستی و سوغاتی‌های مخصوص ماسوله

ماسوله از نظر طبیعی و محصولات کشاورزی، سوغات منحصر به فردی ندارد. اما ناراحت نباشید. صنایع دستی مردم، خلاء آن را برای شما پر خواهد کرد. شما می‌توانید از محصولاتی همانند گلیم، چموش، شال، جوراب، لباس‌های محلی، صنایع فلزی و چوبی، عروسک‌های نخی، دستکش، رو فرشی، لیف، جوراب ساق بلند و کوتاه، کلاه و از این قبیل صنایع دستی مردم ماسوله دیدن و خرید کنید!

همچنین مردم ماسوله یک نوع شیرینی محلی با نام «اگردک» دارند که در هیچ جای ایران غیر از ماسوله وجود ندارد. البته «اگردک» بیشتر نوعی نان است تا شیرینی! ما به شما توصیه می‌کنیم این نان را به صورت داغ و تازه میل کنید و خیلی به فکر سوغات آوردن آن نباشید.

اقامت در ماسوله

خوشبختانه امکانات اقامتی در ماسوله برای مسافران کاملا مهیا است. البته شاید نتوانید هتل‌های پنج ستاره خیلی لوکسی را داخل روستای ماسوله پیدا کنید، اما حداقل می‌توانید در یک اتاق راحت کمی آرام بگیرید. هتل‌های مختلف و هتل آپارتمان‌ها معمولا به سبک سنتی ساخته شده‌اند تا حس و حال روستایی به شما دهند.

اما اگر به دنبال چشیدن طعم واقعی زندگی روستایی در ماسوله هستید، باید به دنبال کرایه خانه‌های روستایی باشید. برخی از روستاییان یک اتاق خود را به شما کرایه می‌دهند و شما را سر سفره خودشان مهمان می‌کنند. البته در برخی موارد مردم از اقامت در چنین اتاق‌هایی هراس دارند. اگر زوجی جوان هستید و سعی می‌کنید از خطر دوری کنید، بهتر است با تور‌های مسافرتی معتبر اقدام به سفر بوم‌گردی نمایید.

بهترین فصل سفر به ماسوله

ماسوله در فصل پاییز و زمستان بسیار سرد است و معمولا مسافران طاقت تحمل چنین سرمایی را ندارند. به همین دلیل بهتر است برای سفر، فصل بهار و تابستان را انتخاب کنید. در فصل بهار بیشترین حجم بارندگی وجود دارد و می‌توانید از جریان تند رودخان لذت ببرید.

پارک متاتسمیندا تفلیس ، مقصدی هیجان‌انگیز و زیبا بر بام تفلیس

سفر به گرجستان و تفلیس زیبایش این روزها بین ایرانی‌ها بسیار رایج است. سفر به کشوری با طبیعتی چشم‌نواز، تاریخی پرفراز و نشیب و جاذبه‌های گردشگری مدرن بی‌شمار آن هم با هزینه‌های نسبتا پایین می‌تواند بسیار به‌یاد‌ماندنی و لذت‌بخش باشد. پارک متاتسمیندا تفلیس هم یکی از همان جاذبه‌های فوق‌العاده شهر تفلیس است که می‌تواند به همراه دیدنی‌های اطرافش یک روز کامل از سفر رویایی‌تان را به خود اختصاص دهد. با سفرزون همراه باشید تا پارک متاتسمیندا تفلیس را با همه امکاناتش به شما معرفی کنیم:

پارک متاتسمیندا تفلیس کجاست؟

پارک متاتسمیندا با فضایی ۱۰۰ هکتاری، سبز و دلچسب به بام تفلیس معروف است. بیش از یک قرن پیش درست در مرکز شهر تفلیس و بر روی کوه بلند متاتسمیندا در ارتفاع ۷۷۰ متری، پارکی زیبا احداث شد که در آن زمان یکی از معروف‌ترین و پرطرفدارترین پارک‌های سراسر اتحاد جماهیر شوروی بود. پس از سال‌ها از فروپاشی شوروی، این پارک دلنشین را با انواع امکانات به‌روز و مدرن مجهز کردند تا دوباره به یکی از خاطره‌انگیزترین مکان‌های تفلیس و گرجستان زیبا بدل شود.

در پارک متاتسمیندا یک شهربازی مجهز و ایمن با بازی‌های متعدد، رستوران‌ها و کافه‌های درجه یک و امکانات پرشماری وجود دارد که می‌تواند روزی شاد را در کنار دوستان و خانواده برایتان بسازد. همین طور دیدن شهر زیبای تفلیس از بام تفلیس لذتی بی‌نظیر دارد که در پارک متاتسمیندا محقق خواهد شد.

شهربازی پارک متاتسمیندا تفلیس

یکی از اصلی‌ترین و جذاب‌ترین بخش‌های رفتن به پارک متاتسمیندا شهربازی این پارک است. این شهربازی برای انواع گروه‌های سنی با انواع علاقه‌مندی‌ها مناسب است. از بازی‌های هیجانی بگیر تا بازی‌های کودکانه، بازی‌های ویدیویی و ورزش‌های تمرکزی در این شهربازی مهیاست تا روزی شاد برای شما و خانواده‌تان بسازد. هزینه ورود به شهربازی رایگان است اما در ابتدا باید کارتی تهیه و آن را شارژ کنید تا بتوانید هزینه بازی‌هایی که می‌خواهید استفاده کنید را با آن کارت بپردازید.

بازی‌های هیجانی

عشق هیجان‌ها به هر شهربازی که می‌روند سراغ ترن هوایی را زودتر از هر چیزی می‌گیرند. ترن هوایی هیجان‌انگیز و بزرگ پارک متاتسمیندا تفلیس یک بازی ایده‌آل برای این دسته افراد است. این ترن هوایی تا ۲۵ متر ارتفاع دارد و پیچ کاملی دارد که در عرض ۱ و نیم ثانیه طی می‌کند. این ترن هوایی ۲۴ صندلی دارد و هر دور آن حدود ۱ و نیم دقیقه طول می‌کشد. افراد بالای ۱۲ سال با قدی بین ۱٫۴ تا ۲ متر می‌توانند از این دستگاه استفاده کنند.

سرسره‌های آبی این مجموعه هم بسیار مهیج است. شما سوار بر یک قایق ۳ نفره می‌شوی و رفتینگ بر روی سرسره آبی ۱۲ متری و ۶ متری را تجربه می‌کنید. مطمئن باشید که از هیجان نفس‌هایتان به شماره خواهد افتاد. در قلعه ارواح شهربازی متاتسمیندا هم سوار بر قطار وحشت وارد مهمانی ارواح می‌شوید، در سه طبقه این قلعه اسرارآمیز می‌گردید و می‌توانید شجاعت خود را محک بزنید.

بازی‌های خانوادگی

یکی از رویایی‌ترین چشم‌اندازهای عمرتان را بر بالای چرخ‌وفلک متاتسمیندا تجربه خواهید کرد. این چرخ‌وفلک با ۴۴ کابینش شما را در کنار پرتگاهی رو به شهر تفلیس تا ارتفاع ۶۵ متری بالا می‌برد و شما را غرق در لذت تماشای آن همه زیبایی می‌کند. هر کابین این چرخ‌وفلک ۶ نفره است و هر دور آن ۱۰ تا ۱۲ دقیقه طول می‌کشد. قایق دیوانه یکی دیگر از بازی‌های خانوادگی است که سوار بر آن می‌توانید صدای خنده پرهیجان فرزندتان را بشنوید و لذت ببرید. قایق دیوانه شما را به دل دریا می‌برد و در تلاطم امواج خروشان رها می‌کند. افراد بالای ۱۲ سال با قد بیشتر از ۱ متر می‌توانند از این وسیله استفاده کنند.

ماشین‌های کوبنده هم که دیگر یکی از پرطرفدارترین بازی‌های شهربازی‌هاست. این شهربازی هم ماشین‌های بزرگ برای بزرگسالان دارد و هم ماشین‌های کوچک‌تر برای کودکان. یک پیشنهاد خوب هم برای اینکه کمی در کنار خانواده خوش بگذرانید این است که در کنار یکدیگر سوار قطار پارک شوید و در حدود ۱۰ دقیقه در پارک بچرخید و از زیبایی‌های پارک لذت ببرید.

این قطار ۴۰ نفر ظرفیت و دو ایستگاه هم دارد: یکی در کنار چرخ‌وفلک و دیگری در کنار قطار کابلی. اگر اهل بازی‌های جایزه‌ای هستید هم شهربازی پارک متاتسمیندا تفلیس برایتان کم نگذاشته است. به هدف شلیک کنید تا حتی اگر جایزه نگرفتید در کنار خانواده و دوستان حسابی بخندید و کیف کنید.

کلیسای سنت دیوید و پانتئون متاتسمیندا

اگر روزتان را به دیدن ازپارک متاتسمیندا تفلیس اختصاص می‌دهید نباید از بازدید از کلیسای سنت دیوید و پانتئون متاتسمیندا غافل شوید. این دیدنی‌ها درست در دامنه کوه متاتسمیندا واقع‌اند. می‌توانید در مسیر رفت یا برگشت سری هم به این کلیسا بزنید. کلیسای سنت دیوید تفلیس در قرن دهم میلادی به افتخار سنت دیوید، یکی از بزرگان مسیحیت گرجستان که زندگی خود را وقف مسیحیت کرده بود و در غار زندگی می‌کرد بنا شده است. این مکان مذهبی و زیبا بارها متروکه شده و دوباره مورد توجه قرار گرفته است. تزئینات زیبای موزائیکی موجود در داخل کلیسا و شمایل مذهبی که بر دیواره‌ها نقش بسته است قطعا مجذوبتان خواهد کرد.

پانئون متاتسمیندا آرامگاهی در کنار کلیسای سنت دیوید و بر دامنه کوه متاتسمیندا است که بسیاری از افراد مشهور گرجی در آن به خاک سپرده شده‌اند. مقبره نویسندگان، شاعران، قهرمانان ملی، محققان و هنرمندان بسیاری که مورد احترام مردم گرجستان هستند مانند آکاکی تسرتلی شاعر، واپزا پشاولی نویسنده، سرگو زاکاریادزه بازیگر و … در این آرامگاه است.

کافه‌ها و رستوران‌ها

یکی دیگر از لذت‌هایی که نباید در پارک متاتسمیندا تفلیس از دست بدهید، خوردن غذاهای خوشمزه گرجی در رستوران‌های خوب پارک است. همین‌طور می‌توانید انواع میان‌وعده‌ها را در هر ساعتی که دلتان بخواهد از کافه‌های موجود در پارک بخرید و در فضای زیبایشان نوش جان کنید.

رستوران متاتسمیندا در نزدیکی ورودی پارک، با فضایی لوکس و دلنشین و غذاهای گرجی و اروپایی درجه یک، یکی از همین رستوران‌هاست. این رستوران بالکنی با منظره شهر تفلیس دارد که لذت یک وعده غذای خوشمزه را دوچندان می‌کند. رستوران ایرتمین یارد هم در همان حوالی با دکوراسیون قدیمی گرجی و غذاهای سنتی این دیار منتظر شماست تا شما را بیشتر با فرهنگ این مرز و بوم آشنا کند.

کافه اورنجری هم در نزدیکی ورودی پارک قرار دارد که با قیمت‌های مناسب غذاها و خوراکی‌های درجه یک و خوشمزه‌ای را به شما ارائه می‌دهد. می‌توانید در فضای باز زیبای این کافه بنشینید  یا در فضای صمیمی داخل ساختمان خوراکی خوشمزه‌تان را نوش جان کنید. کافه کارسول که به شکل یک چرخ‌وفلک طراحی شده است در قسمت کودکان شهربازی به شما امکان استراحت و خوردن میان‌وعده‌ای لذت‌بخش را می‌دهد. کافه پانوراما هم در یکی از مرتفع‌ترین مناطق پارک، منظره‌ای بی‌نظیر از اطراف دارد. در رستوران سامتسوید هم انواع غذاهای سنتی گرجی مخصوصا کباب‌های درجه یک را در فضای باز می‌توانید امتحان کنید.

بام تفلیس

حتی اگر از شهربازی خوشتان نیاید و نخواهید وقتتان را در پارک متاتسمیندا تفلیس به بازی و تفریح اختصاص دهید باز هم در بام تفلیس به شما خوش می‌گذرد. با دوربین‌های دوچشمی که در پارک مهیاست می‌توانید از دور تمام مناطق شهر را زیر نظر بگیرید و دیدنی‌های شهر را از دور رصد کنید. فضای زیبایی که برای دیدن شهر از بلندای پارک در نظر گرفته شده است واقعا دلنشین است و جان می‌دهد برای عکاسی.

مسیر دسترسی به پارک

در هر کجای تفلیس که باشید به راحتی می‌توانید خودتان را به مرکز شهر و جایی که پارک قرار دارد برسانید. برای رسیدن به پارک یک قطار کابلی هم در نظر گرفته‌اند که از ایستگاه خیابان چانکادزه به پارک متاتسمیندا تفلیس می‌رسد. این قطار کابلی سه ایستگاه بیشتر ندارد. ایستگاه اول که سوار قظار می‌شوید، ایستگاه دوم در میان مسیر است و می‌توانید از کلیسای سنت دوید و پانتئون متاتسمیندا در مسیر دیدن کنید و ایستگاه سوم همان پارک است. سوار شدن بر قطار کابلی بین گردشگران و محلی‌ها یک تفریح رایج محسوب می‌شود چرا که با دیدن از مناظر زیبا، سبز و دلنشین اطراف در طول مسیر حسابی سر ذوق خواهید آمد. منظره شهر هم بسیار دل‌انگیز است.

راه‌های دیگری هم برای رسیدن به پارک وجود دارد. می‌توانید با ماشین یا تاکسی مسیر کوه متاتسمیندا را طی کنید. حتی اگر تاکسی هم بگیرید هزینه‌هایتان زیاد بالا نمی‌رود. چند خط اتوبوس هم هست که تا پارک شما را می‌رساند. می‌توانید از ایستگاه میدان اربلیانی یا ایستگاه آکادمی آف ساینس در خیابان روستاولی سوار اتوبوس شوید و به پارک متاتسمیندا برسید.

آش نیکوصفت ، طعم خوش آش مامان بزرگ

آش چیست؟ غذای خوشمزه‌ای که درست کردن آن بسیار دشوار است و برای خوردن آن، باید التماس دیگران را کنید! و البته که همیشه باید التماس مادر بزرگ را کنید، چون هیچ کس بهتر از او نمی‌تواند آش بپزد! معمولا آش پختن خیلی سخت است و یک کاسه آش خوردن ارزش این همه سختی را ندارد. اما از طرفی گاهی واقعا هوس آش می‌کنیم. خب ما برای شما یک پیشنهاد ویژه داریم. پیشنهادی که با آن دیگر لازم نیست برای خوردن یک کاسه آش، چندین روز التماس مادر و مادر بزرگ را بکنید! بله، پیشنهاد ما در اینباره، آش نیکوصفت است. رستورانی خوشمزه در مرکز تهران که آش‌های باکیفیتی به خوشمزگی آش مامان بزرگ می‌پزد! با سفرزون همراه باشید تا این آش نیکوصفت و اصیل را بهتر بشناسید.

هیچ آشی آش خانگی نمی‌شود!

خب شاید اکثر ما این عقیده را در ذهن خود داشته باشیم. اینکه فقط آش خانگی خوشمزه است و هیچ آشی به پای آن نمی‌رسد. البته که تصور غلطی هم نیست. در اکثر موارد هیچ آشی آش خانگی نمی‌شود! انگار علاوه بر نخود و لوبیا، عشق و علاقه مادر و مادر بزرگ است که این آش را خوشمزه می‌کند. چیزی که در آش‌های رستورانی اصلا نمی‌توان پیدا کرد.

حتی برخی دیگر از افراد چنین بیان می‌کنند که سبزی‌های آش‌های رستورانی به خوبی تمیز نشده و احتمال بیمار شدن وجود دارد. یا اینکه رستوران‌ها برای سریع‌تر سرو کردن آش، اجازه نمی‌دهند حسابی جا بیوفتد. به هر حال هرچقدر هم که دلایل مختلف را کنار هم بگذاریم، نمی‌توانیم دلیل این را پیدا کنیم که چرا واقعا آش‌های رستورانی به پای آش مامان بزرگ نمی‌رسند!

اما اینبار، آش نیکوصفت واقعا یک استثنا است. استثنایی که نشان می‌دهد یک آش رستورانی هم می‌تواند به اندازه آش مامان بزرگ خوشمزه باشد. البته این را هیچ وقت نباید جلوی مامان بزرگ‌ها گفت چون احتمال دارد که آش نیکوصفت را به خاک و خون بکشند! انگار که در این رستوران چندین و چند مامان بزرگ کنار هم کار می‌کنند که اینقدر آش‌های خوشمزه‌ای دارند! اما این آش فروشی کجاست، چه شکلی است و کدام آش را بهتر از همه می‌پزد؟

آش نیکوصفت ، با تجربه ۴۶ ساله

جالب است بدانید که آش نیکوصفت پیش از انقلاب فعالیت خود را شروع کرده است. در آن زمان این مغازه یک رستوران سنتی با منوی کامل بود. از همان دوران نیز انواع آش کنار غذاهای مختلف سرو می‌ شد. تا زمانی که مدیریت رستوران دریافت که مشتریان بیش از هر چیز طرفدار آش‌های او هستند. به همین دلیل بود که از سال ۱۳۶۹، این مغازه تبدیل به آش فروشی شد و دقیقا از همین جا بود که آش نیکوصفت زاده شد.

پس از پروژه توسعه دانشگاه آزاد، این رستوران به خیابان جمالزاده منتقل شد. جالب این است که مشتریان به جای اینکه از آن ناامید شوند، همگی مسیری طولانی‌تر را طی کردند تا به جمالزاده برسند. طبق گفته مدیریت رستوران، در این جا به جایی حتی یک نفر از مشتریان او کاسته نشد.

این رستوران در وقت نهار چنان عطر و بویی به پا می‌کند که تمام کاسبان مغاز‌ه های اطراف از گرسنگی هلاک می‌شوند و جلوی آش نیکوصفت صف می‌کشند. حتی کسانی هستند که از مسیر‌های بسیار دور به اینجا می‌آیند تا یک کاسه آش بخورند و به خانه بازگردند که البته تعداد این دسته افراد هم کم نیست.

فضای داخلی رستوران یا همان آش نیکوصفت

فضای داخلی رستوران آنطور که تصور می‌کنید لوکس و مجلل نیست. در حقیقت این رستوران همان آش فروشی دنج و با صفایی است که انتظار می‌رود. رستورانی که در آن خبری از میز و صندلی‌های گران قیمت نیست اما واقعا به دل می‌نشیند. همه به دنبال لوکس بودن رستوران نیستند. بلکه بسیاری از افراد تنها می‌خواهند رستورانی که در آن غذا میل می‌کنند، بهداشت را رعایت کند.

خوشبختانه باید بدانید که آش نیکوصفت با دقت بهداشت را رعایت می‌کند. همیشه میز‌ها تمیز هستند و با خیال آسوده می‌توانید غذای خود را میل کنید. اصلا به این شکل بهتر هم هست. به جای اینکه هزینه ساخت و ساز رستوران را بپردازید، می‌توانید یک آش خوشمزه را با قیمتی مقرون به صرفه میل کنید.

ساختمان رستوران از دو طبقه تشکیل شده است. معمولا برای میل کردن آش در فضای داخل رستوران، باید چند دقیقه‌ای منتظر بمانید. همیشه جلوی این آش فروشی یک صف طولانی قرار می‌گیرد؛ انگار همه هوس آش مامان بزرگ را کرده‌اند! به دلیل همسایگی این آش فروشی با دانشگاه، بسیاری از دانشجویان در ساعت نهاری به اینجا می‌آیند و آن را به نوعی پاتوق کرده‌اند.

رفع گرسنگی بعد از انقلاب گردی

میدان انقلاب تبدیل به یکی از جاذبه‌های تهران شده است. بسیاری از کسانی که قصد تهران‌گردی دارند، حداقل یکبار باید خیابان انقلاب را زیر و رو کنند. میدان انقلاب برای کسانی که به کتاب و کتاب‌خوانی علاقه دارند،یک‌ جای عالی است. اکثر جمعیتی که در میدان انقلاب وجود دارند، دانشجو هستند. دانشجویانی که یا در دانشگاه تهران مشغول تحصیل هستند و یا اینکه به دنبال کتاب‌های ترم جاری خود می‌گردند.

از طرفی برخی افراد بعد از گشت و گذار در خیابان ولیعصر یا سی تیر، خودشان را مستقیم به انقلاب می‌رسانند. به هر صورت گشت و گذار در خیابان‌های شلوغ تهران آن هم با پای پیاده، حسابی آدم را گرسنه می‌کند. اگر شما نیز اینبار حین قدم زدن در خیابان‌های انقلاب گرسنه شدید اما از غذا‌های فست فودی متنفر هستید، آش نیکوصفت را به یاد بیاورید. آشی که دقیقا طعم به یاد ماندنی آش‌های خانگی را برای شما تداعی می‌کند.

اصلا می‌توان گفت که انقلاب گردی تنها با آش نیکوصفت کامل می‌شود! البته پیش از آنکه خیلی گرسنه شوید باید به این رستوران بروید. زیرا اگر خیلی گرسنه باشید، باید در صف‌های طولانی منتظر بمانید، در حالی که بوی آش و پیاز داغ هوا را پر کرده است!

چه آشی را باید در نیکوصفت امتحان کنیم؟

وقتی صحبت از آش نیکوصفت می‌شود، یعنی یک مغازه که انواع آش را برای انواع سلیقه‌ها می‌پزد. در منوی این رستوران می‌توان انواع آش‌های مختلف ایرانی را مشاهده کرد. جالب است بدانید که علاوه بر آش رشته، آش دوغ، آش جو و آش‌های دیگر، در منوی این رستوران حلیم، عدسی، خوراک لوبیا و حتی شله زرد نیز به چشم می‌خورد!

اصلا بهتر است شعار این رستوران این باشد : «ما شما را از مامان بزرگ‌ها بی نیاز می‌کنیم». در حقیقت هر چیز خوشمزه‌ی سنتی که برای پخت آن نیاز به یک آشپز باتجربه است را می‌توان در آش نیکوصفت یافت. اما هر رستورانی به یک غذای منحصر به فرد معروف است. همان غذایی که همه شما را به امتحان کردن آن توصیه می‌کنند. در مورد آش نیکوصفت نیز دقیقا همین مورد صادق است.

خوشمزه‌ترین و بهترین آش رستوران نیکوصفت، آش شله قلمکار است. آشی که از گوشت و انواع حبوبات مختلف تهیه می‌شود و می‌تواند جایگزین یک وعده کامل غذایی باشد. طعم این آش کاملا منحصر به فرد است. اصلا نمی‌توان آن را با هیچ طعم دیگری مقایسه کرد. قطعا شما نیز بعد از اینکه اولین قاشق آش شله قلم کار نیکوصفت را در دهان خود گذاشتید، این سوال را می‌پرسید که در این آش چه چیزی ریخته‌اند که اینقدر خوش طعم است؟! انگار که سرآشپز، فرمول سری خودش را درون این آش می‌ریزد! فرمولی که حتی مامان بزرگ‌ها هم نمی‌دانند!.

قیمت آش‌های نیکوصفت چقدر هستند؟

معمولا در کلان شهر تهران، هیچ‌گاه نمی‌توان کیفیت را ارزان خرید. اما این در مورد آش نیکوصفت صدق نمی‌کند. شما می‌توانید به صورت پرسی یا کیلویی آش میل کنید. البته برای بیرون‌بر معمولا آش را به صورت کیلویی سرو می‌کنند. اگر داخل رستوران قصد میل کردن آش را دارید، بهتر است پرسی سفارش دهید. هر پرس آش شله قلم کار تا آخرین بار حدود هشت هزار تومان بود. این قیمت واقعا در مقابل کیفیت و حجم آشی که به مشتریان ارائه می‌دهد، مقرون به صرفه و مناسب است.

البته هنگام خرید آش فراموش نکنید که نعنا داغ و پیاز داغ را باید جداگانه سفارش دهید. معمولا کسانی پیدا می‌شوند که میانه خوبی با پیاز داغ ندارند. به همین دلیل آش نیکوصفت تنها به سفارش مشتری این‌ها را روی آش می‌ریزد.

دسترسی به آش نیکوصفت

دسترسی به آش نیکوصفت بسیار ساده است. می‌توانید از مترو یا اتوبوس BRT استفاده کنید. از هر جای تهران که سوار مترو شوید، می‌توانید در ایستگاه انقلاب اسلامی از قطار پیاده شده و حدود پانصد متر به سمت غرب پیاده روی کنید تا به جمالزاده برسید. اگر هم قصد استفاده از اتوبوس را دارید، می‌توانید از هرجایی خودتان را به خط تهران پارس – آزادی برسانید و در ایستگاه انقلاب از اتوبوس پیاده شوید.

با این ۳ مرکز تفریحی و تجاری بی‌نیاز از همه جا شوید

اگر درگذشته خرید، رستوران‌ وکافه‌گردی، تفریح و سینما رفتن در تهران فعالیت‌های مجزایی محسوب می‌شدند که برای انجام هر کدامشان مجبور بودید به یک نقطه از شهر بروید، حالا به لطف پیشرفت و گسترش پایتخت، مجموعه‌های بسیاری ساخته‌ شده‌اند که یک تیر و چند نشان‌اند.

در متن زیر که در سایت های ایلنا ، ایسنا و آفتاب منتشر شده است .. به بررسی این موارد پرداخته شده است.

بنابر اعلام سفرزون، در واقع این مجتمع‌های بزرگ با متمرکز کردن نیازهای شما در یک‌جا، یکی از بزرگ‌ترین مشکل‌های شهرنشینی را حل کرده‌اند. اگر یک روز تعطیل را برای گشت و گذار انتخاب کنید و بخواهید از روزتان نهایت استفاده را بکنید، قطعا دوست ندارید زمانتان را در ترافیک هدر دهید و در این شلوغی، از شرق به غرب در رفت و آمد باشید. کمک بزرگی که این مجتمع‌ها به شما می‌کنند، دور زدن شلوغی و بهترین استفاده از زمان است. در ادامه به معرفی سه تا از بهترین مجتمع‌های تهران که توجه بسیاری را به خودشان جلب کرده‌اند و شما را از رفتن به مکان‌های متعدد بی‌نیاز می‌کنند می‌پردازیم:

پالادیوم تهران

مرکز خرید لوکس پالادیوم که در زعفرانیه قرار دارد، یکی از مجتمع‌هایی‌ست که امکانات رفاهی، تفریحی، نمایشگاهی، ورزشی و حتی فرهنگی بسیاری دارد. این مرکز خرید چند منظوره طی سال‌های اخیر، به یکی از اولین گزینه‌های تفریحی و خریدی تبدیل شده‌ است. اگر سری به پالادیوم بزنید، می‌بینید که بسیاری از برندهای معتبر آنجا شعبه دارند و در کنارش، کلوپ ورزشی دو هزار متری مجهزی قرار دارد که به شما امکان شنا و ورزش را با نمایی بسیار زیبا از تهران می‌دهد. در این کلوپ ورزشی انواع کلاس‌های ورزشی مانند یوگا، بدنسازی، کشتی‌ آزاد، زومبا، پیلاتس، بادی جیم، بادی اتک، تای چی، اسپینینگ و تی‌آرایکس نیز برگزار می‌شود.

بسیاری از بازدیدکنندگان، پالادیوم را بخاطر تفریح خود یا کودکشان انتخاب می‌کنند. شهربازی، خانه کودک و اسباب‌بازی فروشی این مجموعه، بهترین گزینه‌ها را در اختیارتان قرار می‌دهد و شما را از رفتن به مجموعه‌ای دیگر بی‌نیاز می‌کند.

کتابخانه، هایپرمارکت، فودکورت و کافه‌ها، از دیگر امکانات مرکز خرید پالادیوم تهران هستند که گردش شما را کامل می‌کنند و شما را با دست پر از مجموعه بدرقه می‌کند.

پاساژ کوروش

اگر در تهران زندگی می‌کنید، حتما ترافیکی که در بزرگراه ستاری بعد از ساخت پاساژ کوروش ایجاد شده‌ است را دیده‌اید. این مجموعه ۱۸ طبقه‌ای، یکی از محبوب‌ترین مراکز خرید در چند سال اخیر شناخته شده، که هر آنچه بخواهید را، برایتان آماده کرده است. طبقه‌ای که پردیس سینمایی کوروش در آن است، یکی از پربازدیدترین طبقه‌ها و گزینه خوبی برای سینما دوستان است. زیرا سالن‌های سینمایی کوروش، از مجهزترین سالن‌های سینمایی کشور است که لذت فیلم دیدن را برایتان کامل می‌کند.

خرید در کوروش طرفداران زیادی دارد. در طبقات مختلف این مجموعه، فروشگاه‌ها و برندهای متنوعی وجود دارند که هرکسی با هر سلیقه‌ای می‌تواند در آنجا خرید و کالای مورد نیازش را پیدا کند. روف گاردن کوروش یکی از پر رفت و آمدترین طبقات مجموعه است که برای صرف غذا در کنار منظره فوق‌العاده‌ای از تهران ساخته شده. شب‌های روف گاردن بسیار دیدنی‌ است. به شما پیشنهاد می‌کنیم یکبار در شب به این طبقه سر بزنید و هم از هوای خنکش لذت ببرید، هم تهران را زیر پایتان ببینید و اگر دوست داشتید، غذای مورد علاقه‌تان را سفارش دهید. شهربازی، اتاق فرار، بازار موبایل، بازار طلا و هایپراستار از دیگر بخش‌های پاساژ تجاری کوروش است که برای هر گروه سنی و هر سلیقه‌ای، پاسخگوی نیاز مراجعه کنندگان است. حتی اگر یک روز کامل را برای گردش در این مجموعه صرف کنید، باز هم وقت کم می‌آورید. کوروش به شما این اطمینان را می‌دهد که اگر دنبال چیزی می‌گردید که کمتر جایی آن را دارد، آن را با بالاترین کیفیت می‌توانید در این پاساژ پیدا کنید.

بام‌لند تهران

بام‌لند تهران یکی از بزرگ‌ترین مجموعه‌هایی‌ست که نمی‌شود چیزی خواست و در آن پیدا نکرد. گزینه‌ای که این مجموعه را بی‌نظیر جلوه می‌دهد، وجود دریاچه چیتگر در اطراف این مجموعه است. بام‌لند ۱۲ طبقه ویلای دو طبقه مستقل دارد که اکثر برندهای معروف در آن شعبه دارند. خرید تنها مزیت این مجموعه نیست، شما می‌توانید یک روز تعطیل به آنجا بروید، و هر تفریحی خواستید انجام دهید. شهربازی، ماهیگیری، دوچرخه‌سواری، اسکای فلایر و قایق‌سواری، از جمله امکانات تفریحی بام‌لند تهران است.

شب‌های بام لند حال و هوای بسیار دل‌پذیری دارد. بعضی از شب‌ها می‌توانید گروه‌های موسیقی‌ را ببینید که در کنار دریاچه یا ساختمان‌ها، به صورت زنده اجرا، و توجه رهگذران را به خود جلب می‌کنند. تلفیق صدای ساز با منظره زیبایی که بام‌لند دارد، حال خوبی به شما می‌بخشد و خستگی روزهای هفته را از بین‌ می‌برد.

بام‌لند کافه‌ها و رستوران‌های ایرانی و بین‌المللی متعددی نیز دارد که برای هر سلیقه‌ای، طعمی متفاوت و تجربه‌ای به یاد ماندنی فراهم می‌کند.

قبل از رفتن به این مراکز تجاری-تفریحی، حتما از ساعت‌های کاری مجموعه‌ها مطلع شوید. سفرزون راهنمای کاملی از پاساژ گردی را با اطلاعات کامل بازدید منتشر کرده‌ است که می‌توانید آنها را بخوانید.

عمارت مشیر دیوان ، عمارتی با معماری کلاسیک ایرانی

در شهرهای بزرگ و کوچک ایران عمارت‌های تاریخی کم نیست. بناهایی با زیبایی فوق‌العاده که داستان‌های زیادی در دلشان پنهان کرده‌اند. داستان‌ها و روایت‌های روزگاری که این عمارت‌ها پشت‌سر گذاشته‌اند، به اندازه‌ی معماریشان جذاب است. اصلا مگر کسی هم هست که داستان دوست نداشته باشد و نخواهد وقتی از یک بنای قدیمی دیدن می‌کند، از سرگذشت و تاریخش بداند؟ این بار در مجله سفرزون به سراغ عمارتی رفته‌ایم که هم سرگذشت جذابی دارد، و هم به لحاظ معماری، منحصر به‌ فرد است. عمارت مشیر دیوان سنندج، بنایی است که قرار است معرفی‌اش کنیم. اگر به تاریخ و خانه‌های تاریخی علاقه دارید با ما همراه شوید.

عمارت مشیر دیوان ، بنایی با فضاهای متعدد

عمارت مشیر سنندج در یکی از محلات قدیمی شهر سنندج به نام سرتپوله قرار دارد. این بنا از بناهای معروف دوره قاجاریه است که توسط  میرزا یوسف مشیر دیوان، پسر میرزا رضای کردستانی، وزیر مشاور و جانشین حاکم کردستان ساخته شده است. سبک معماری این ساختمان به سبک معماری ایرانی اوایل دوره‌ی قاجار است؛ یعنی زمانی که هنوز معماری ایرانی از معماری اروپا تأثیر زیادی نگرفته بود.

همانطور که گفتیم، عمارت مشیر دیوان به جانشین حاکم کردستان در دوره قاجار تعلق داشته است و به همین دلیل، جلسه‌های مهم حکومتی را در آن برگزار می‌کردند. حضور سران حکومت در عمارت ایجاب می‌کرد که امنیت کافی برقرار باشد، به همین دلیل روی سردرها، جایگاه نگهبانی و جان‌پناه ساخته شده است که این‌ها از شاخصه‌های عمارت مشیر دیوان هستند. ورودی بنا که «سردرجلوخانی» نامیده می‌شود هم نمونه‌ای است از معماری سنتی ایرانی. «سردرجلوخانی» یکی از اجزای خانه‌های سنتی اشرافی بود که به شکل نیم هشتی با چندین سکو ساخته می‌شد. به این سکوها «خواجه‌نشین» گفته می‌شد و عمارت مشیر، شش خواجه‌نشین دارد. سردر عمارت مشیر، طاق‌نمای آجرکاری هم دارد و سبک آجرکاری‌اش به شکل راسته‌چین و خوابیده است.

بعد از ورودی، جایگاه دربان قرار دارد که یک فضای هشت‌ضلعی است و افرادی که برای دادن عریضه به خانه‌ی حاکم می‌آمدند، اینجا منتظر می‌مانند تا اجازه‌ی ورود پیدا کنند. سقف هشتی هم آجرکاری زیبایی دارد که به این نوع طاق، سنبلی می‌گویند و سبک آجرکاری‌اش مانند سردر، خوابیده و راسته‌چین است.

عمارتی با شیروانی کلاه فرنگی و حیاط‌های هفت‌گانه

عمارت مشیر ویژگی‌هایی دارد که آن را در میان بناهای دیگر شهر برجسته می‌کند. به جز سردر و هشتی که کمی قبل درباره‌شان گفتیم، وجود شیروانی کلاه فرنگی و هفت حیاط با هفت آب‌نماهای متفاوت، حمام و خزینه و گچ‌بری و حجاری‌ها، باعث شده‌اند عمارت مشیر دیوان از هر جهت منحصربه‌فرد باشد.

سقف شیروانی عمارت، طرح کلاه فرنگی دارد که البته مشابه آن در بناهای دیگر مثل عمارت وکیل الملک و عمارت ملالطف‌الله هم وجود دارد. درست زیر شیروانی، یک ایوان ستون‌دار قرار دارد که با گچ‌بری‌های طنابی و مقرنس‌کاری تزیین شده است. ایوان در واقع بخش جلویی تالار تشریفات عمارت است. روی دیواره‌های ایوان، طرح پرنده و شاخ و برگ درختان گچ‌بری و حجاری شده است. پنجره‌های تالار هم با گره‌چینی چوبی و شیشه‌های رنگی، زیبایی خاصی دارد.

یکی از جذاب‌ترین بخش‌های عمارت مشیر حیاط‌های هفت‌گانه است. هر یک از هفت حیاط عمارت یک آب‌نما دارد که طرحش با آب‌نماهای حیاط‌های دیگر تفاوت دارد ولی به لحاظ سبکی پیوستگی دارند. حیاط‌های هفت‌گانه کارکردهای مختلف داشتند؛ یک حیاط خصوصی و اندرونی بود، یک حیاط عمومی، حیاط دیگر تشریفاتی و حیاط‌های دیگر خدماتی و تشریفاتی و غیره. این باغ و حیاط با درختان سبز و بلندی که احاطه‌اش کرده‌اند بسیار زیبا و دلپذیر است.

یکی دیگر از بخش‌های جالب این خانه حمام است. حمام در حیاط اندرونی قرار دارد و مانند تمام حمام‌های سنتی، سربینه، خلوتی و خزینه دارد. تزیینات آهک‌بری حمام، بر زیبایی‌اش افزوده است. اصولا هر گوشه‌ی این خانه با وجود ارسی‌های پرکار، آجرکاری‌ها و کادربندی‌ها بسیار دیدنی است.

مسیر دسترسی به عمارت مشیر

عمارت مشیر دیوان در بخش قدیمی شهر سنندج یعنی خیابان شهدا قرار دارد. پیدا کردن عمارت کار سختی نیست و وقتی به محله سرتپوله بروید از اهالی که بپرسید راهنماییتان می‌کنند. عمارت آصف یا خانه کرد و عمارت سالار سعید هم در نزدیکی مشیر دیوان و در یک محدوده قرار دارند. این عمارت از ساعت ۸ صبح پذیرای گردشگران و بازدیدکنندگان است، ولی فراموش نکنید فقط تا ساعت یک بعداز ظهر باز است و امکان بازدید از آن وجود دارد.